خداحافظ دوربین جان


طبق قول و قرارهای قبلی گفته بودم که تعریف می کنم چه مشکلی برامون پیش اومده.
ما الان ایرانیم. یه هفته ای هست که برگشتیم.
روز۲۷ ژانویه یعنی ۸ بهمن یه اتفاق خیلی بد برای ما افتاد. یه  دزد خونه مون رو تو الجزیره  زد. دار و ندارمون رو بردن. دوربین عزیزمون رفت. کیف همسری که پر از مدارک و اسناد بود و از اون مهمتر پاسپورت و شناسنامه و اجازه ی کار……. پلیس اومد. تحقیق و انگشت نگاری و چی و چی…. ولی تا حالا خبری از دزد و دوربین و بقیه چیزا نشده.
مجبور شدیم برگردیم تا دوباره همسری مدارکش رو المثنی بگیره.
اوایل خیلی حالمون گرفته بود. اما الان خوبیم. ضایعه اسف باری که به این وبلاگ مربوط می شه از دست رفتن دوربین خوبمون بود که همه ی عکسای این وبلاگ رو با اون می گرفتم.
خلاصه این که برای همین نمی نوشتم چون به هم ریخته بودم.
تا یه مدتی می تونم از عکس غذاهایی که تو آرشیو دارم بذارم و بعد از اون نمی دونم این وبلاگ رو ادامه بدم یا نه!!!!! چون بی عکس خوب وبلاگ آشپزی هرگز!!!!
شاید هم تا اون موقع خبری از دزد شد و پلیس اونجا پیداش کرد و ما هم به وبلاگ نویسی ادامه دادیم. خدا رو چه دیدی!!!! شاید هم یکی یه دوربین خوب به ما هدیه داد! بازم خدا رو چه دیدی!!!!!
اینم عکسی برای خداحافظی از اون مرحوم!
این نوشته در حرف های همینجوری! ارسال شده. این نوشته را نشانه‌گذاری کنید.

58 پاسخ برای خداحافظ دوربین جان

  1. سمن :گفت

    اُه!عجب اتفاقی.تو یه مملکت غریب واقعا سخته ایشالله جناب دزد پیدا بشه زودتر.

  2. باران 486 :گفت

    سلام . وای خیلی درکت میکنم عزیزم . من م اینجا تو اصفهان یکی دوبار دزد سراغم اومده ! ساکمو دزدیدن .. حلقه ازدواج شوهرمو دزدیدن … آدم خیلی دلش میسوزه … از یه طرف دیگه هم با خودش میگه بازم خدا رو شکر که ضرر به مالمون خورده و سالم و شادیم …. ایشاا… پیدا میشه شادی جونم

  3. آزیتا :گفت

    چه بد! امیدوارم بگیرنش و وسایلتون پیدا بشه.

  4. سلام شادی خیلی ناراحت شدم امدوارم زود پیدا بشه
    امیدوارم دیگه هیچوقت تو زندگتون به هیچ مشکلی بر نخورید
    موفق شاد و سلامت باشید
    به امید روزهایی خوب و خوش برای شما در پناه حق

  5. نارگل :گفت

    آدم تو مملکت غریب زندگی کنه اونوقت دزد هم بهش بزنه دیگه خیلی جای ناراحتی و غصه داره. ایشاالله همه چی به زودی درست بشه و اموال دزدیده شده تون یا برگرده یا پولش برگرده. اگه نتونستی یه دوربین دیگه بخری ما به عکسایی که با موبایل گرفته میشن هم راضی هستیم. تو و همسری که تو گرفتن عکسای هنرمندانه استادین. با موبایل هم می تونين عكساي خوب بگيرين. نوشتن تو وبلاگ رو متوقف نكن شادي جونم.

  6. نسرین :گفت

    سلام
    من كه هميشه اينجور موقعا ميگم: ايشااله خون بالا بياره. قصه نخور شادي جون مال حلال هيچ وقت گم نميشه.مطمئن باش.دير و زود داره اما سوخت سوز نداره، پيدا ميشه. بوس بوس.
    در ضمن، واقعاً ممنونيم كه خبر دادي.

  7. مریم :گفت

    سلام شادی جان
    خیلی متاسف شدم بابت این اتفاق. کشور غریب خودش مسائل و درگیری های خاص خودش رو داره چه برسه آدم بدبیاری هم بیاره . من وبلاگت رو خیلی دوست دارم یخصوص عکسهای قشنگت رو . امیدوارم وسائلت پیدا بشه جدا» دلم گرفت وقتی خوندم .

  8. سامانتا :گفت

    ای وای خیلی متاسف شدم واسه اتفاقی که براتون افتاده. اما خدا رو شکر که حالا بلایی سر خودتون نیاوردن.
    امیداوارم زود زود پیدا شه این دزده نابکار. اما خوب ما دستوراتو بدون عکس هم قبول داریم به خدا

  9. خدا رحمتش کنه
    ولی ایشالله به زود اضاع به روال سابق برگرده و بهترم بشه

  10. صبا :گفت

    شادی جان سلام
    توکل به خدا کن امیدوارم دزد نامرد پیدا بشه و اموال برگرده
    بقیه حرفهایی رو که میخواستم بزنم نارگل خانم گفته

  11. نیروانا :گفت

    وای واقعا متاسف از ایناتفاق ولی امیدتون را از دستندین حتما پیدا میشه.

  12. مرجان :گفت

    با سلام
    اميدوارم دزد رو زود پيدا كنند و هر چيزي كه دزديده شده رو بهت برگردانند، از جمله دوربين.

  13. عسل :گفت

    سلام شادی جون. امیدوارم دزد پیدا بشه. امیدوارم هر اتفاقی که افتاد باز هم اینجا بنویسی چون تا حالا خیلی چیزا ازت یاد گرفتم و دوست دارم باز هم باشی و ازت یاد بگیرم.

  14. واي!!!چه وحشتناك!اميدوارم همه چيز زودتر رو به راه بشه.حرف ادامه ندادن وبلاگ رو هم اصلا نزن ، وگرنه خودم مي رم دزده رو پيدا مي كنم ، بهش مي گم بقيه وسائلتون رو هم بدزده

  15. الناز :گفت

    سلام
    از اتفاقی که براتون افتاده خیلی ناراحت شدم.امیدتون به خدا باشه.انشالا همه مشکلات رفع میشه.

  16. علیرضا :گفت

    واقعا متاسفم .
    نمی دونم چی بگم فقط خوشحالم که به کارت ادامه می دی.

  17. رز :گفت

    سلام. همیشه وبلاگت رو می خونم ولی نظر نمی دم
    این پست رو که خوندم ناراحت شدم
    آرزو می کنم که مدارک و دوربینتون پیدا بشه
    خوب باشین

  18. زهرا :گفت

    شادی جان، به زودی یه دوربین دیگر می خری و البته که این وبلاگ رو ادامه خواهی داد.
    بگرد دوربینی رو که می خوای انتخاب بکن تا وقتی خواستی بخری خیلی معطل نکنی
    من باطری های دوربینم دیگه از بین رفته بودند که امروز صبح رفتم دوباره خریدم
    قربانت

  19. مریم :گفت

    وای چقد بد
    ایشالا زودتر دزده رو بگیرن و وسایلتون رو پس بدن

  20. نجمه :گفت

    سلام
    عجب بدشانسی ای. البته شایدم یه خوش شانسی که خودش رو تو قالب بدشانسی بهتون نشون داده. (معمولا این جوریه).
    در هر حال خواهشا وبلاگت رو تعطیل نکن چون من یکی دق می کنم . چون وبلاگت رو خیلی دوست دارم.
    امیدوارم حالت بهتر بشه و مشکلاتتون زودتر حل شه

  21. الینا :گفت

    سلام شادی جون
    امیدوارم که خیر نبینه .خیلی ناراحت شدم. یه دوربین ببین جقدر از ماهارو خوشحال میکرد که از دستت رفت. ولی میتونی با موبایل بگیری و تو سایت بذاری. ما آشپزی خوشمزه تو رو بدون تصویر هم قبول داریم. فکر بستن سایت رو از سر نازنینت بیرون کن که دلمون خیلی میشکنه امیدوارم که کارهاتون درست بشه. خیلی دلم برات تنگ شده امیدوارم که دوباره همه کارهاتون به روال عادی برگرده میبوسمت.

  22. هنگامه :گفت

    شادي جان خيلي ناراحت شدم ولي خدا رو شكر كه ضرر جاني نديديد . خانمي نكنه يك وقت فكر بستن وبلاگ رو بكني و ما رو از طعم غذاهاي خوشمزه ات محروم كني .

  23. سلاممم شادی جونممم
    خیلی خیلی خیلی ناراحت شدممممم،ایشالله که دزدرووو زود بگیرنننن.

    اصلااااااا فکر بستن وبلاگتو نکننننن،حالا فعلا با موبایلی چیزی عکس بگیر که البته ما با عکس و بی عکسسس آشپزیییییی شادییییی جونموننننووو قبول داریمممممممممم تا ایشالله زودی زودی همه چیز پیدا بشهههه

    دوست دارم گلم و مواظب خودت باش

  24. هیرسا :گفت

    شادی جان بسیار متاسفم از اتفاقی که افتاده و روزهای سختی که گذراندید. امیدوارم هر چه زودتر همه چیز به حال عادی برگرده و یه دوربین بهتر و کامل تر از قبلی گیرت بیاد تا این خاطره ی بد پایان خوشایندی داشته باشه.

  25. زهره :گفت

    آخیییییییییییییییییییییییییی نازیییییی
    ایشالا زودی پیدا شه
    لطفا یه دوبین بخر خوب

  26. مرضیه :گفت

    واه واه

  27. ازاده :گفت

    سلام خیییییییییییییییییییییییییییییلی ناراحت شدم و می دونم چه حرصی داره وقتی دزد وسایلمونو می زنه… حتی یه باری خونه بودیم و دزد اومده بوده !
    اما این سایت رو کنسل نکنید لطفا.. خیلی مطالبتون مفید بود واقعا میگم . امیدوارم مشکلاتتون زودتر حل بشه…

  28. salam azizam … ettefagh har lahzeh momkene biofte che khoob che bad , vali man hamishe motaghedam ke hatta dar badtarin sharayet ham hatman khaste khoda bar in boodeh va hatman kheir o maslehate khodavand bar in bodeh … khoda ro bayad shaker bood khodesh mide khodesh migire va baz dobare mideh va in charkhe hamishe edame khahad dasht vali ma ensanha hastim ke sabremon kame va kheili zood naomid mishim … tavakolet bekhoda bashe hatman peida mishe vali fekr mikonam hadaf bayad balatar az inha bashe ke ba nabodane doorbin bekhai aghab bekeshi … ma che ba doorbin va che bi doorbin baz ham khanandeh webloge to hastim … pas edameh bede azizam movaffagh bashi .

  29. ژیلا :گفت

    سلام شادی جون خیلی ناراحت شدم ولی خدارو شکر که به خودتون آسیبی وارد نشده ضرر مالی رو میشه جبران کرد ولی جانی رو نه حتما مصلحت و حکمتی بوده ناراحت نشو هرچند سخته . در مورد وبلاگت اصلا فکرهای بدی به ذهنت راه نده که خیلی بده و با احساسات ماها بازی نکن . دوستتتتتت دارم

  30. لیلا :گفت

    سلام شادی عزیز
    من مدت زیادی نیست که به وبلاگ شما سر می زنم ولی شدیدا بهش معتاد شدم راستش را بخواهی من کارمندم و دوست دارم همیشه غذاهای متنوع ولی ساده تهیه کنم همیشه در اینترنت به دنبال نوع پخت انواع غذاها بوده ام ولی از وقتی با وبلاگ شما آشنا شدم خیلی شیفته غذاهات شدم واز اون روزه 4 ‘ 5 تا از غذاهات و درست کردم و خیلی هم خوشمزه شده در ضمن خیلی هم سریع حاضر می شه ‘ از اینکه گفتی تا وقتی دوربین پیدا نشه دیگه دستور غذا نمی ذاری خیلی ناراحتم امیدوارم زوتر مدارکت و دوربینت پیدا بشه و دوباره ما رو خوشحال کنی ..
    خیلی دوستت دارم .

  31. سمیه :گفت

    سلام..خيلی متاسفم از اتفاقی که براتون افتاده و کاملا درک ميکنم که چقدر تو غربت سخته!

  32. زری :گفت

    بمیرم الهی!!!!
    آدم هزارتومن شو می دزدن تا چند وقت عزا میگیره چ برسه به دوربین به این خوشگلی!
    الان خوبی؟ زنده ای هنوز؟؟؟ خوبه والا!! باید بمیری!!!
    خوب وقتی هر روز ی جایی معلومه ! دزدا می فهمن میان دزدی؟!

    من امیدم به آشپزیای توپه توه! برات دوربین بخریم ادامه میدی؟

  33. فائزه :گفت

    سلام شادی جون
    عجب اتفاق بدی واقعا ناراحت کننده بود اونم توی غربت و شهر غریب انشاله که دزد رو پیدا کنن و دوباره برگردید سر خونه زندگیتون

  34. افسان :گفت

    سلام شادی جون وای عزیزم خیلی ناراحت شدم ولی ایشالا دزد نامرد کوفتش بشه و به کوری چشم اون نامرد تو بهترشو بخری

  35. آفاق :گفت

    شادی جون خیلی متاُسف شدم.امیدوارم همیشه زندگیت پر از اتفا ق های خوب باشه

  36. شراره مامان بردیا :گفت
  37. سلام شادی جون. می دونم واقعا سخته. ولی فدای سرت. خدا رو شکر که خودتونو نبرد ! حالا شما هم از اینجا یه اعلامیه بدید:
    « جناب آقا یا خانم دزد عزیز !
    هر چه برده ای، نوش جونت ( به درک) لااقل اون دوربین رو بیار که بتونم جواب خواننده های وبلاگ رو بدم !!!»

  38. سارا :گفت

    سلام عزیزم
    شادی جونم خیلی ناراحت شدم ایشالا که زودتر همه کاراتون جور می شه.حتما یه حکمت و مصلحتی توش بوده عزیزم
    راستی یه سر به وبلاگ من بزن
    می بوسمت

  39. نوشین :گفت

    خب میبینم که مینویسی. این خودش نشونه عالی بودنه. مگه نه امیدوارم یکی هم به من ازین دوربینها هدیه بده. بهر حال از آینور اونور هم میشه عکس گذاشت . بنویس . مردم خودت و دسپختت رو دوست دارن. یعنی خودتو من بیشتر . غذا رو ول میکنم. شاید این بدن من به رستگاری برسه مواظب خودت باش گلم. و امیدوارم زندگی بکام باشه.

  40. ندا :گفت

    وای شادی جون شما هم ؟؟ اگه بدونی تقریبا 10 روز پیش هم همچین اتفاقی واسه ما افتاد و کلی وسیله از صندوق ماشینمون دزدیدند … خیر سرمون از مسافرت داشتیم برمیگشتیم عزیزم احساستو کاملا درک میکنم … مامان میگه بلا بود خدارو شکر کنید سر خودتون اتفاقی نیفتاد … من هم الان آرومم ولی چند روز اول خیلی خیلی داغون بودم ..حالا منم همینو میگم خدارو شک که الان خودتون سالمید چون مال و مدارک و دوربین و همه چی برمیگرده

  41. نیلوفر :گفت

    موبایلتون دوربین نداره؟ حیفه آخه

  42. سمیه :گفت

    سلام
    آخی من واقعا ناراحت شدم چطور آخه؟
    عیب نداره عزیزم حتما حکمتی داره شما خدا را شکر کنید که به مالتون زده
    خدا را شکر که برگشتی بابا من غذای جدید میخوام چون من از غذاهات درست میکنم زود باش زودباش[زبان

  43. سلام شادی جون این روزها همش به وبلاگت سر میزدم ولی میدیدم که بازم ناپیدایی گفتم این شادی خانوم با سلیقه ما کجاست آخه هیچ خبری ازش نیست وقتی این خبرو خوندم خیلی ناراحت شدم به امید خدا که دوباره کارها روبه راه میشه عزیزم
    وبلاگ و تعطیل کنم یعنی چه پس ما چیکار کنیم؟ ایشا ا.. یکی بهترشو میخری
    ناراحت نباش این نیز بگذرد.

  44. صوری :گفت

    سلام خانومی
    آخی …ای وای..چقدر بد
    خب به جای دوربین نمیشه با موبایل عکس بگیرید ..
    امیدوارم دزد دوربین پیدا بشه .
    از این به بعد عصاره فلفل تند بزن به دوربینت که لااقل حال دزده رو گرفته باشی
    قربانت عزیزم

  45. آفتاب :گفت

    عزیزم متاسفم.فقط می خواستم بهت بگم فراموش نکن ان چیزی که وبلاگ تو رومتفاوت میکرد شاید عکسها ودستور آشپزی نیست .نوع نگاه تو و همسرت به زندگیه پس سعی کن نگذاری هیچ چیز وهیچکس این نگاه رو از زندگی شما بگیره
    برات دعا می کنم تا دوربینت رو پیدا کنی وهمیشه عاشق زندگی باشی

  46. حوا سپید :گفت

    شادی جونم . من خدا را ندیدیم ولی میدونم در همین نزدیکی است.

  47. میترا :گفت

    آخی
    اشکال نداره ایشالا درست می شه

  48. یاسری :گفت

    ضمن اظهار تاسف امیدوارم در کارتان همواره موفق باشید

  49. یاسری :گفت

    سلام
    با توجه به اینکه در نظر دارم کتابی در محوریت غذای سنتی و در مان سنتی در ایران زمین بنگارم

    از تمام بازدید کنندگان ارجمند ساکن در اقصی نقاط گیتی با هر نوع مذهب و آیین در خواست می گردد اینجانب را در نگارش این اثر به یاد ماندنی با ارسال تصویر و دستنوشته از غذای سنتی و درمان سنتی منطقه مربوط به خود یاری دهند کسانی که به نحوی در ارتقای علمی کتاب مورد نظر تاثیر گذار باشند از زحمات آنها قدر دانی معنوی و مادی خواهد شد.

    یاسری عضو انجمن گیاهان دارویی ایران (عطار) و دارنده گواهی آشپزی از مو سسه بین المللی هوریزان

    دست یکا یک شما عزیزان را در راستای تدوین اثر به یاد ماندنی خواهد فشرد .
    http://www.ashpazisonati.blogfa.com

    برای کسب اطلاع و هرگونه همکاری با 09122536897 وبلاگwww.ashpazisonati.blogfa.com و ایمیل ashpaz_20a@yahoo.com
    تماس حاصل فرمایید .

  50. مریم :گفت

    حالا عکسش رو هم نذاری یا از اینترنت دانلود کنی قبوله بابا! سخت نگیر.

  51. امیر :گفت

    سلام دوست من سایت جالب داری اگر دوست داشتی به من هم یه سر بزن ما تقریبا همکارییم

  52. مادونفر :گفت

    فقط میگم غصه مال رو نخور…بازم میاد سر جاش…. برای هر کسی از این روزا پیش میاد…

  53. سمیرا :گفت

    سلام شادی جون
    واقعا متاسفم امیدوارم هر چه زودتر مدارک شما پیدا شود.

  54. مينا :گفت

    من بيشتر حالم گرفته شد . انگار چيزاي خودمو دزديدن
    مگه ميشه بدون عكس ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  55. نیما :گفت

    سلاااااام
    جای باحالیه حیف از دوربینتون
    ایشالا یکی بهترش رو می خری
    من آشپزی رو خیلی دوست دارم ولی فقط وقتایی که بیکارم و درسو کلاس ندارم و حسش هست
    وقتی حسش نباشه نه تنها دوستش ندارم که ازش متنفرم
    ولی خانما حس آشپزی داشته باشن یا نداشته باشن به هر حال هیشکی تو خونه گشنه نمی مونه
    دمتون گرم
    موفق باشی
    ایشالا یه دوربین عالی می خری
    حالا مگه چنده دوربین خواستی آدرس بده خودم یکی واست بخرم بفرستم

  56. سلام شادی خانوم.
    فقط امیدوارم که همه مشکلاتتون خیلی زود با شادی و سلامتی به پایان برسه.
    شاد باشید.

  57. الهه :گفت

    سلام شادی جونم من بعد ازمدتها تازه اومدم و فهمیدم که ه اتفاقی براتون افتاده.خدالعنت کنه این دزدا رو که اینطوری روزگار ادمو بهم میریزن.خیلی دلم میخواد یه دوربین بهت هدیه بدم تا هم یه یادگاری ازم داشته باشی و هم بتونی کارتو ادامه بدی.ولی نمیدونم قیمت دوربین چنده؟(زیادههههههههه؟) ببخش که نمیتونم کمکت کنم

  58. مهدی :گفت

    خيلي ناراحت كننده بود خىا رحمتش كنه يكي بهترشو بخر

برای الهه پاسخی بگذارید لغو پاسخ